فانتزی

داستان آشنایی لازارو، پسر کشاورزی که عده‌ای او را ساده ‎لوح می‎خوانند با تانکردی، پسری نجیب‎زاده که توسط آرزوها و تصوراتش نفرین شده است، می‎باشد.

یک گروه از دزدان حرفه ای به رهبری مارکوس و سولینا ، وارد یک سرداب در قلب لندن می شوند به این امید که گنج پیدا کنند . در عوض آنها موفق می شوند که به یک موجود قدیمی "کنت دراکولای افسانه ای" ، که باعث وحشت انگلستان در قرن گذشته شده بود تا زمانیکه توسط دکتر آبراهام ون هلسینگ متوقف شد – جان تازه ببخشند .

داستان فیلم در دوران مصر باستان رخ می دهد. جایی که خدایان و مردم عادی در کنار یکدیگر در حال زندگی هستند اما خدایان به جهت قد بسیار بلند و توانایی تبدیل شدن به یک حیوان، از مردم عادی تمایز دارند.در این دوران اوسیریس (برایان برون) تصمیم گرفته تخت و تاج خود را به به پسرش حوروس (نیکولا کاستر والدو) واگذار نماید اما در زمان اجرای مراسم ، سر و کله برادر اوسیریس به نام ست (جرارد باتلر) پیدا می شود و...

زنان آنها که به لطف یک نفرین باستانی توسط گروه محلی خون آشام های لزبین به بردگی گرفته شده اند، مردان باقی مانده از یک شهر روستایی دو پسر جوان بدبخت را به عنوان قربانی به دریاچه ها می فرستند.

برای گروهی از نوجوانان، پاسخ به مرگ مرموز دوست قدیمی‌شان در دنیای یک بازی ویدیویی آنلاین است که بر اساس داستان واقعی یک نجیب زاده باستانی به نام کنتس خونی ساخته شده است.

گوروها در اواخر سلسله گوریو سعی می‌کنند شمشیر افسانه‌ای و مقدسی را به دست آورند. از طرف دیگر انسان‌ها در سال 2022 یک بیگانه را که در بدن یک انسان حبس شده است را شکار می‌کنند. میان دو زمان گوروها و سال 2022 یک پورتال سفر در زمان باز می شود، و دو طرف با یکدیگر روبرو میشوند و...

داستان شاهزاده خانمی که پس از گذشت قرن ها از آرامگاه خود در وسط بیابان بیدار می شود و با قصد شوم خود می خواهد وحشت و کابوسی تاریک را در همه جای دنیا رواج دهد.

یک قلعه، باغی پر از گل و جنگلی بزرگ به دلایلی اسرارآمیز توسط یک نقاش نیمه تمام رها شده است. سه نوع شخصیت در نقاشی زندگی می کنند، “توپان” که کاملا نقاشی شده، “پافینیس” که فاقد چندین رنگ است و “روفوس” که تنها یک طرح است. “توپان” که خود را برتر می داند قدرت را بدست گرفته و…

داستان خانواده ای در سال ۱۹۵۰،‌ در تگزاس آمریکا. فیلم ماجرای زندگی پسر بزرگ خانواده، «جک» (شان پن) را دنبال می کند، از دوران کودکی، تا زمانی که به مردی بالغ تبدیل شده و سعی دارد رابطه اش با پدرش (برد پیت) را بهبود بخشد. جک خودش را در دنیای مدرن گم کرده است و به دنبال جوابی برای سوال‌هایش در مورد حقیقت و معنای زندگی می گردد.

کانن گروهی از ماجراجویان را در جست‌وجوی یک شاهزاده خانم رهبری می‌کند.

یک بازیگر مشکل، یک دونده برنامه های تلویزیونی، و یک طراح تحسین شده بازی های ویدیویی، زندگی خود را به شیوه های اسرارآمیز و ناراحت کننده ای در هم می آمیزند.

دختر جوان اهل ایالات متحده که برای حضور در یک آکادمی معروف به برلین می‌رود و به مرور متوجه می‌شود که اتفاقات شومی در این آکادمی رخ می‌دهد.

یک مدیر دارایی میلیاردر 28 ساله که در منهتن سوار بر یک لیموزین کشیده به منظور کوتاه کردن مو است، به اودیسه ای با گروهی از شخصیت ها تبدیل می شود که دنیای او را از هم می پاشند.

دو غریبه متوجه می شوند که به طرز عجیبی به هم ربط داده شده اند. با شکل گیری این ارتباط، آیا فاصله ی مکانی تنها چیزیست که آن ها را از هم جدا نگه خواهد داشت؟

بعد از ظهر 25ام ماه مارس، آراراگی کویومی از همکلاسیش ،هانه کاوا سوباسا، در مورد یه خون آشام توی شهر چیزایی می شنوه. همون شب اتفاقی می افته که آراراگی با اون خون آشام روبرو میشه. تمام ماجراهای سری مونوگاتاری از اینجا شروع میشه…

«ویلیام پریش» (هاپکینز) مردی است بسیار ثروتمند و ذی نفوذ که یک امپراتوری چند رسانه ای جهانی را سرپرستی می کند. او یک شب علایم سکته ی قلبی را در خود احساس می کند و مردی اسرارآمیز و بیگانه به نام «جو بلک» (پیت)، که در اصل ملک الموت است، به دیدار او می آید...

چهار فضانورد که برای ماموریتی به فضا رفته اند، با گرد و غبار کیهانی برخورد می‌کنند, و تحولات عجیبی در توانایی‌های آنها به وجود می‌ آید. اکنون آن‌ها باید با هم در مقابل دشمن مشترکشان، یعنی پنجمین سرنشین آن فضاپیما بایستند.

یک زن زیبا به یک کلاهبردار ناتوان کمک می کند تا بازی خود را جمع و جور کند.