1974

برای ویران کردن یک شهر غربی، یک سیاستمدار فاسد یک کلانتر سیاه پوست را منصوب می کند، که به سرعت تبدیل به مخوف ترین دشمن او می شود.

یک نوه آمریکایی این دانشمند بدنام که تلاش می کند ثابت کند که پدربزرگش آنقدرها هم که مردم فکر می کنند دیوانه نبوده است، به ترانسیلوانیا دعوت می شود، جایی که فرآیندی را کشف می کند که یک جسد مرده را دوباره زنده می کند.

«لو جین پوپلین» (هاون) که پس از مدت کوتاهی حبس به خاطر دزدی آزاد شده به دیدار شوهرش، «کلوویس» (آترتن) در زندان دیگری می رود و به او خبر می دهد که مقامات، پسر کوچک شان را به خانواده ای دیگر سپرده اند و قانعش می کند تا بگریزد و با هم به شوگرلند بروند و بچه را پس بگیرند.

در طول تعطیلات کریسمس، گروهی از دختران همسایه توسط یک غریبه تحت تعقیب قرار می گیرند.

یکی از آزادانه ترین و سوررئال ترین آثار لوئیس بونوئل. این فیلم از چندین قسمت تقریبا نامربوط به هم تشکیل شده است که معروف ترینشان صحنه ی مهمانی شام می باشد.

پنج دوست که به خانه ییلاقی پدربزرگشان در حومه شهر می روند, توسط قاتل زنجیره ای و خانواده اش که آدمخواران اجساد می باشند, دچار وحشت می شوند.

زندگی و مسیر ابتدایی ویتو کورلئونه از دهه 20 قرن 19 در نیویورک نشان داده شد، حال پسرش، مایکل، قدرتش را بر سازمان تبهکاری خانوادگی گسترده و متراکم می کند.

زنی به «جیک گیتس» (جک نیکلسون)، کارآگاه خصوصی، مراجعه و ادعا می‌کند که همسرش «هالیس مارلی» (دارل زوئرلینگ) که ریاست منابع آب شهری را بر عهده دارد با دختری جوان رابطه دارد. گیتس، هالیس را زیر نظر می‌گیرد و از او و آن دختر نوجوان عکس می‌گیرد، اما بدون آنکه خود بخواهد این عکس در روزنامه ها چاپ می‌شود و پس از مدتی کوتاه هالیس به قتل می‌رسد...

«جیمز باند» (مور) مأموریت می یابد تا برای تحقیق درباره ی فعالیت های غیرقانونی مرد متنفذ و مرموزی به نام «اسکارامانگا» (کریستوفر لی) به شرق دور برود...

یک جاسوس مرموز که به پارانویید مبتلاست , پی می برد زوجی که در حال جاسوسی از آنهاست،‌ ممکن است به قتل برسند...

کاراگاه پوآرو در مورد قتل سرمایه داری تحقیق میکند که در قطار و به وسیله خنجری به قتل رسیده است، در حالیکه آن قطار به علت طوفان در کوههای صربستان متوقف شده است...

در این فیلم که از داستان های وابسته به عشق و اسرار آمیز غرب آسیا الهام گرفته شده است و داستان اصلی مربوط به یک مرد بی گناه جوان است که عاشق برده ایی می شود که انتخابش کرده به عنوان ...

نورمبرگ، سال 1828. پسر شانزده ساله ای که به نظر عقب مانده می آید، در حالی که یک کتاب دعا و یک نامه در دستش دارد، در وسط میدان شهر پدیدار می شود. در نامه که بدون امضاست نوشته شده که این پسر را دهقانی بزرگ کرده که دیگر توانایی نگه داری او را ندارد و خواسته او را «سواری شجاع» مثل پدرش بار آورند...

"تری" مردی خشک و استاد هنرهای رزمی است.وقتی یکی از تاجران ثرتمند می میرد و ثروت زیادی برای دختر خود به ارث می گذارد،یاکوزا و مافیا تلاش می کنند "تری" را استخدام کنند تا آن دختر را بدزدد.اما وقتی آنها قیمت زیاد او را قبول نمی کنند،برای مخفی ماندن نقشه خود سعی می کنند او را هم به قتل برسانند...

"میبل" مادر و همسری ست که همسرش "نیک "عشقی بی حد و انداره نثارش می کند, اما دیوانگی اش تبدیل به مشکل زندگی اش شده است ,این فیلم نقش مثبت جنون را در خانواده نشان می دهد و نمایش های متداول جنون در سینما را به چالش می کشد.

سیزده سال پس از نجات یافتن از اردوگاههای کار اجباری جنگ جهانی دوم، "لوسیا" با شکنجه گر خود که اکنون در یک هتل کار می کند برخورد کرده و رابطه دیوانه وارشان دوباره آغاز می شود...

داستان فیلم در مورد رابطه عاشقانه ای است که بین یک زن آلمانی شصت ساله و مردی مراکشی سی و پنج ساله شکل می گیرد و تمام اطرافیان آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد...

"هیلدی جانسون" یکی از گزارشگران برتر روزنامه شیکاگو در دهه 1920 است. او که از شرایطش خسته شده تصمیم دارد استعفاء داده و ازدواج کند. اما سردبیر زیرک او "والتر برنز" نقشه های دیگری برای او دارد…